محرم1393
به کبودی زیر چشمم نیگاه نکنید//یه روز که به شدت مریض بودم و حال نداشتم رفتم صورتمو زدم به پایه تردمیل//وحشتناک کبود شده بود تو این عکسها بیشتراز یک هفته از این ماجرا میگذره
وقتی جا به سرادم قحطه.........
رفتم شکار جوجو
اب خوردن از تفنگ اب پاش(پسرکم اینجا مریضه و حال نداره)
اینم عکس دیانا جون خواهراقا دانیال
نی نی تازه متولد شده خانواده
بالاخره بعداز7تا پسریه دختر تو خانواده ما به دنیا اومد
متولد5ابان1393مصادف با دوم محرم
جیییییییییییگریه واسه خودش
پی نوشت1/پسرک ما 2هفته است که به شدت مریضه
اول تب بعدش سرفه های خروسک بعدش ریختن به ریه و سرفه های وحشتناک وعفونت ریه که همچنان ادامه داره(دکترت میگه ریه هات ضعیفه باکوچکترین سرماخوردگی یا ویروس ریه هات درگیر میشه و به راحتی هم خوب نمیشه)تو این مدت هم لاغر شدی هم اصلا اصلا لب به هیچ چیز نزدی هم انتی بیوتیک گرفتی
زودتر خوب شو پسرمظلوم و مهربونم
پی نوشت2/دوست دارم از کارهای جدیدی که انجام میدی برات بنویسم حیف که وقت ندارم تو این روزها به شدت شیرین شدی و حسابی دلبری میکنی
پی نوشت 3/روز ششم محرم خبر فوت ناگهانی یه پسر کوچولو از اقوام به اسم امیرحسین که همش4روز از شما کوچکتر بود رو شنیدم/خبر بدی بودبه شدت داغونم کرد و حالم همچنان خرابه (برای مادرش دعا کنید که بتونه داغ تنها فرزندشو تحمل کنه پسرکوچولو ده ماه ای که کاملا سالم بود و به صورت ناگهانی فوت شد)
پی نوشت 4/دیانا جونم تو این عکس ها3روزه است (امیرحسینم که حسابی عاشقش شده بود!!!!)