امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
روزشمارعشق ماروزشمارعشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

امیرحسینم اجابت یک دعا

محرم1393

1393/8/13 20:26
نویسنده : مامان وبابا
955 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

 

 

 

به کبودی زیر چشمم نیگاه نکنید//یه روز که به شدت مریض بودم و حال نداشتم رفتم صورتمو زدم به پایه تردمیل//وحشتناک کبود شده بود تو این عکسها بیشتراز یک هفته از این ماجرا میگذره

 

 

 

 

 

 

 

وقتی جا به سرادم قحطه.........

رفتم شکار جوجو

اب خوردن از تفنگ اب پاش(پسرکم اینجا مریضه و حال نداره)

اینم عکس دیانا جون خواهراقا دانیال

نی نی تازه متولد شده خانواده

بالاخره بعداز7تا پسریه دختر تو خانواده ما به دنیا اومد

متولد5ابان1393مصادف با دوم محرم

جیییییییییییگریه واسه خودش

 

 

 

پی نوشت1/پسرک ما 2هفته است که به شدت مریضه

اول تب بعدش سرفه های خروسک بعدش ریختن به ریه و سرفه های وحشتناک وعفونت ریه که همچنان ادامه داره(دکترت میگه  ریه هات ضعیفه باکوچکترین سرماخوردگی یا ویروس ریه هات درگیر میشه و به راحتی هم خوب نمیشه)تو این مدت هم  لاغر شدی هم اصلا اصلا لب به هیچ چیز نزدی هم انتی بیوتیک گرفتی

زودتر خوب شو پسرمظلوم و مهربونم

پی نوشت2/دوست  دارم از کارهای جدیدی که انجام میدی برات بنویسم حیف که وقت ندارم تو این روزها به شدت شیرین شدی و حسابی دلبری میکنی

پی نوشت 3/روز ششم محرم خبر فوت ناگهانی یه پسر کوچولو از اقوام به اسم امیرحسین که همش4روز از شما کوچکتر بود رو شنیدم/خبر بدی بودبه شدت داغونم کرد و حالم همچنان خرابه  (برای مادرش دعا کنید که بتونه داغ تنها فرزندشو تحمل کنه پسرکوچولو ده ماه ای که کاملا سالم بود و به صورت ناگهانی فوت شد)

پی نوشت 4/دیانا جونم تو این عکس ها3روزه است (امیرحسینم که حسابی عاشقش شده بود!!!!)

 

 

 

 

 

 

پسندها (6)

نظرات (14)

مامان جون و بابا جون
14 آبان 93 23:59
سلام جوجه چه قدر بزرگ شدی عزاداریت قبول باشه عجب تفنگی داری چی جوری باهاش بازی میکنی؟
مامان وبابا
پاسخ
سلام ممنونم اسلحه پدرم هست من باهاش بازی نمیکنم خطرناکه فقط باهاش عکس میگیرم
مامان نیما
16 آبان 93 19:27
سلام پسر خوب ...قبول باشه خیلی ناز شدی امان از دست شما وروجکااا آخه همش سرخودتون بلا میارید!!نازی تولد دیانا جون مبارک حالا بگو بالای یخچال چه خبره؟؟ بوووووووووووووووووووس
مامان وبابا
پاسخ
سلام مرررررررررررررسی دایم درحال اتیش سوزوندنه دایم هم اسیب میبینه مرسی انشالله مجدد قسمت شما !!!
مامان آرمیتا
17 آبان 93 8:10
سالگرد ازدواجتان مبارک
مامان وبابا
پاسخ
سلام ممنون مامان ارمیتا ممنون از دقت و توجه تون ممنون بابت تبریک
مامان عرشیا
17 آبان 93 23:10
سلام...امیرحسینم اقاحسینمون نگهدارت باشه... شانس اوردی که چشات وکبودنکردی..وای... توهم که رفتی مصلاعزیزم.... ازالان تفنگ..نکن اینکارهارو...ا امان ازدست این مامانت که چه کارهاباتومیکنه.. اخه نمیگی اگه بیافته چی میشه..تازه براش عکسم میگیره... خیلی جیگرداری دختر..
مامان وبابا
پاسخ
سلام سلام ممنون چشمم هم کبود شده بود تو این عکس خوب شده من چیکاره ام پدر و پسر اتیش میسوزونن من فقط تماشا میکنم و حرص میخورم جیگرم کجا بود.............
مامان آرتین
22 آبان 93 22:36
آخیییی عزیزم که زیر چشت کبود شده و مریض شدی ایشالا زودی خوب شی ناراحت شدم واسه اون نینی هم خیلی ناراحت شدم خدا ب مادرش صبر بده خودمونیم همچین تنفگو تو دستت میگیری انگار چند ساله این کاره ایییی
مامان وبابا
پاسخ
ممنون خاله جون انشالله هههه بابایی یادم میده چه طور اسلحه دست بگیرم
مامان امیرحسین
1 آذر 93 11:52
سلام خانمی .امیرحسین گلمون چطوره؟عزاداریهاتون قبول.عکسهای آقا پسری خیلی ناز وخوشگلن.عزیزم خصوصیتون را چک کنید.
مامان عاطفه
8 آذر 93 7:07
عزیزمممممممممممم ماشالا ببوسش از طرف من اینم ادرسه جدیدمون که گذاشتم
مامان امیرحسین
10 آذر 93 17:20
سلام خانمیبرای پست بالا رمز به منم تعلق میگیره
مامان یاسین
11 آذر 93 19:32
سلام امیر حسینم چطوره خوبین شما اگه ممکنه رمزتون به منم بدین
maryam banoo
20 آذر 93 12:32
سلام.خسته نباشین.امیرحسین چطوره؟میشه رمز داشته باشم؟
مامان امیرحسین
2 دی 93 20:30
امروز به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج باشد که مزد ما شود، تعجیل در امر فرج حلول ماه ربیع الاول مبارک
مریم بانو
3 دی 93 14:12
سلام.تولد امیر حسین جان مبارک.ایشالا صد ساله بشه.
خاله
4 دی 93 23:46
چقدر عکساش قشنگه عزيييييييييييييييييييزم
مامان وبابا
پاسخ
مرسی بله!!!!!!!!!!!!!!1