امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
روزشمارعشق ماروزشمارعشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

امیرحسینم اجابت یک دعا

حال و احوال8ماهگی...........

1393/6/9 12:34
نویسنده : مامان وبابا
636 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

مدتیه میخوام ازکارای پسرک بنویسم تا یادم بمونه وقتی کوچیک بودی چه توانایی هایی داشتی

دوست دارم هرماه از توانایی هات برات بنویسم ولی وقت نمیشه

ولی حالا .......

پسرک خوش اخلاق و خوش خنده ی مامان

محاله صدات کنم و بهم لبخند نزنی

عاشق این کارتم

تو هر حالی باشی وقتی صدات میکنم برمیگردی و لبخند میزنی

این کارو برای بابایی و مامان جون و باباجون و خاله ها هم میکنی

عاشق شلوغی و مهمونی هستی

وقتی اطرافت شلوغ باشه دایم سرگرم بازی و اتیش سوزوندنی

رابطه ات با ادما خیلی خوبه

غریبگی نمیکنی

کلا هم اهل گریه کردن نیستی

عاشق بچه هایی

هرجا بچه ای باشه دایم براش صدا درمیاری و خودتو هرجور شده بهش میرسونی

چند روز پیش تو مرکز بهداشت یه دخترکوچولو بود هم سن خودت

یه دختر ساکت و اروم که فقط زل زده بود به شما وکارای شما رو نگاه میکرد بدون هیچ عکس العملی

شما مرکز بهداشت رو گذاشته بودی رو سرت

اینقد صداهای مختلف تولید میکردی و جیغ میکشیدی ومیخواستی هرجور شده از بغل من بری پیش اون دختره

تو اون نیم ساعت شما اونجا رو رو سرت گذاشته بودی اینقدر سرو صدا کردی

نکته جالبش این بود که اون دختره فقط سکوت کرده بود و داشت کارای شما رو تماشا میکرد

با همه ادمای تو خیابون کار داری خودتو به سمتشون پرتاب میکنی و با زبون خودت صداشون میکنی

مخصوصا بچه ها و خانومای چادری.........

 

توماه رمضان که دایم افطاری دعوت بودیم و همش مهمونی میرفتیم خیلی بهت خوش میگذشت

از اول تا اخر مهمونی درحال بازی کردن و خوشحالی بودی

همه هم ازاینکه شما شلوغی رو دوست داشتی و خوش اخلاق بودی تعجب میکردن

کلا شخصیت محبوبی هستی تو خانواده

همه بیش ازحد دوست دارن

از مامان بزرگاو بابا بزرگا گرفته تا بچه ها

جدیدا به شدت شیطون بازگوش شدی

ازهمه چی میگیری بلند میشی و می ایستی

اینقدرهم اعتماد به نفس داره که گاهی دستاتو ول میکنی تا بری سمت چیز دیگه ای

اون وقته که میوفتی زمین و....

گاهی پشت کامیونتو میگیری و هل میدی و خودت چند قدم باهاش راه میری

همین کارو با چهار چرخه(!!!!!)هم انجام میدی چند روز پیش رفته بودی زیر گهواره ات نصف تنت این طرف بود نصف تنت اون طرف !!گیر کردی بودی نه میتونستی بری داخل نه پاهات به زمین میرسید که برگردی

 هرجا عکست باشه یا وقتی خودتو تو اینه میبینی اینقد ذوق میکنی از4ماهگی به شدت به عکس خودت علاقه نشون میدی جنابعالی بسیار خود شیفته تشریف داری

البته دو سه تا عکس خانوادگی هم هست که شما خیلی دوستشون داری

مخصوصا یه عکس سه تایی که تازگی ها انداختیم و خود شما تو عکس حضور داری!!!

خیلی دوست داری همه چیزو لمس کنیی

دایم با دستت قسمت های مختلف رولمس میکنی ومتوجه میشی که فرق داره مثلا خونه مامان جون که هستیم همش میری دستتو میکشی رو فرش بعد میکشی رو قسمتی که پارکت هست بعد هی با دستت میکوبی رو پارکت حتی به صدایی که میده خیلی دقت میکنی همین کار رو با فرش و موکت یا سرامیک یا پتو حتی میز تلویزیون هم انجام میدی

از یک ماه پیش یه کاری انجام میدی که برام جالبه  ونمیدونم چرا این کار رو میکنی

 تا میزارمت زمین چهاردست و پا با تمام سرعت میری سمت اتاق خوابت /جلوی در یه پادری هست که طرحش با طرح فرش اتاقت یکیه وقتی میرسی به به این پا دری دستتو میکشی به عکس زنبور ی که رو این پادری هست بعد که خوب نیگاش کردی و لمسش کردی میری سمت خود فرش و دوباره میری سراغ عکس همین زنبور و اونو هم لمس میکنی و نیگاش میکنی وبعد حمله به طرف اسباب بازیهات...........(خاله مهسا میگه فکرکنم اذن دخول میگیره از این زنبورا!!!!!)شاید در طول روز ده بار اینکارو انجام میدی

هرچیزی رو که بچرخه دوست داره از چرخ ماشین ولاستیک دوچرخه بگیر تا پیچ زودپز و ماشین لباسشویی

ماشیناتو برعکس میکنی و با دستت وبا مهارت کامل چرخاشونو میچرخونی

با همه دست میدی وقتی ازت میپرسم دستات کو دستاتو میاری بالا وقتی میپرسم پات کو نگاه پات میکنی هر وقت میپرسم پوکو سریع به سمت استیکر رو دیوار اتاقت نگاه میکنی وقتی میگم توپت کو دنبال توپت میگردی و (گاهی توپ/پاو پو رو باهم اشتباه میگیری) دنبال بابای تو خونه گشتن هم کار همیشگیته!!!!

چند روز پیش شلوغ میکرد ومن به شوخی چندبار بهش گفتم (برووووووبابا)بعدش بچه ام دنبال باباش میگشت !!!!سریع به سمت خونه برگشت برای چند لحظه هم منتظر ورود پدرش بود

شبا وقتی بابایی از در میاد مراسمی داریم ما امان نمیدی بابا دستاشو بشوره خودتومیکشی  که بری بغل بابا جیغ میزن یو ذوق میکنی و میچسبی به بابایی وبابایی کلی حال میکنه که پسرش اینقد تحویلش میگیره!!!!ولی خداییش خیلی خوب به استقبال بابایی میری

شبا هم موقع مسواک زدن حتما باید باید به مسواک زدن بابا نظارت داشته باشی جدیدا هم مسواک خودتو دست میگیری و مثل بابا مسواک رو تودهانت میکنی

کتاب داستان  وشعرخیلی دوست داری مخصوصا اگه بابایی برات بخونه خیلی با علاقه عکسای کتاباتو نگاه میکنی

وقتی دوتایی تو خونه ایم بنده حق ندارم ازکنار شما تکون بخورم هرجا هم بخوام برم یا بخوام کاری انجام بدم شما باید تو بغلم باشی

جدیدا وقتی بغلم میکنی محکم خودتو میچسبونی بهم و من عاشق این کارت هستم

روزا که دایم مراقب شما که بلایی سرخودت نیاری دایم باید کنارت باشم و به هیچ کاری نمیرسم شبا بعد از ساعت 12 وخوابیدن شما اغلب کارای خونه رو انجام میدم

وقتی غذا میبینی یا سفره پهن میکنیم تند تند میگی /هم هم هم/

بابا و ماما رو هم خیلی وقته که میگی اولین صدایی که تولید کردی ماما بود ولی به مرور این صداها هدف دارشد و پشت سر مامانی گریه میکنی و میگی ماماماماماماااااااااااااااااااااااااااا

جدیدا هم /اگا/ اگ /گگگگگگ/ هم زیاد میگی

اب هم میگی ونکته جالب اینجاست که هر کدوم رو ده بار پشت هم تکرار میکنی ووقتی من هم صداهایی رو که شما میگی تقلید میکنم خیلی ذوق میکنی و حسابی میخندی

صدای بوسیدن رو با  دهانت تولید میکنی و مثلا بوس میکنی

عاشق حموم واب بازی هستی و هر روز باید بری حموم (با اون موهایی که تو داری یه روز حموم نری انگار یه قرنه کله تو نشستی)

تو میوه ها انبه رو بیشتر دوست داری

خیلی اب میخوری و همیشه تشنه ای و تو غذاهات فرنی رو راحت تر میخوری

عاشق اهنگ برنامه خندوانه هستی

چند شب پیش خواب بودی وقتی به این اهنگ رسیدی پاشدی نشستی و نیگاه کردی و بعد دوباره خوابیدی

قبلنا موقع خوابوندن شما برنامه داشتیما ولی جدیدا راحت تر میخوابی

یه سری از تبلیغای تلویزیونی رو هم خیلی دوست داری

هیچ سیمی ازدست شما در امان نیست وعاشق سیم و پریز وسایل برقی هستی

کلا هرچیز که خطرناکه دوست داری!!!

یه چیزی که این روزا خیلی اذیتمون میکنه مشکل رفلاکس شماست

من هیچ وقت ناراحت وزن کم و کوچولو موندن ات نبودم ولی بزرگترین غصه ام اینه که شما گرسنه میمونی

وقتی میدونم گرسنه ای ولی حالت تهوعی که داری اجازه نمیده چیزی بخوری حسابی داغون میشم

یعنی لحظه ای نیست که ناراحت گرسنگیت نباشم

هروقت مشکل الرژی و رفلاکست عود میکنه میریم دکتر یه دوهفته ای نسبتا خوبی و بعد باز شروع میشه

نمیدونم کی قراره تموم بشه ولی همش ارزو میکنم کاش این مشکل هیچ وقت نبود

من اگر هر لحظه هر ثانیه بابت وجود تو از خدا تشکرکنم بازم کمه

ممنون خدای من

ممنونم بابت امیرحسینم

 

(تو ادامه یه سری از عکساهای تولد هشتمین ماهگردت هست)

 

 

 

 

 

اینم ریحانه جونم ومحمد پای ثابت تولدای شما

 

عاشق اینجوری نشستنتم بندانگشتیم

عاشق برس  و شونه ای

اینم اون زنبور یا (ویزویز )معروف

چهارمین دندونت رو هم تو7ماه و27روزگی دراوردی

پسندها (2)

نظرات (6)

آزاده
9 شهریور 93 17:10
سلام دوست من عکس های خوب و زیبایی از گل پسرت دیدم زنده باشه الهی الان وقت شیطنت هاشه خیلی مراقب باش به هر چی دست میزنه و واقعا ده تا بادی گارد می خواد خدا حفظش کنه از همه بلاها ..
مامان وبابا
پاسخ
ممنون ازشما بله بادی گارد تمام وقت میخواد
دختربهاری
10 شهریور 93 3:48
´´´´´´´´´´´´´´´´´¶ ´´´´´´´´´´´´´´¶´´¶´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´´´¶´¶¶´¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶ ´´´´´¶¶´´´´´´´´¶¶´´´´´´´´´´¶¶ ´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶ ´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶ ´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶´¶ ´¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶´´´´´´´´´´´´´¶ ´¶´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´´´´´´¶ ´¶´´´´´´´´´´´´¶¶´¶´´´´´´´´´´´¶´´´¶ ´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶´´´´¶ ´¶´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶¶´´¶´´´´¶ ´´¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶´¶´´´´´¶¶¶¶¶¶´´´¶ ´´¶¶´´´´´´´¶´´´´´¶´´´´¶¶¶¶¶¶´´´¶¶ ´´´¶¶´´´´´´¶´´´´¶´´´´¶¶¶¶´´´´´¶ ´´´´¶´´´´´´¶´´´¶´´´´´¶´´´´´´´¶ ´´´´¶´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´¶´´¶¶ ´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´¶ ´´´´´¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´´´´¶ ´´´´´´´´¶¶¶´´´´´¶¶´´´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´´¶¶¶¶¶¶´ ´´´´´´´´´´¶¶´´´´´´¶¶´¶ ´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´¶´¶¶ ´´´´´´´´´¶´´¶¶´´´´´¶´´´¶ ´´´´¶¶¶¶¶¶´¶´´´´´´´¶´´¶´ ´´¶¶´´´¶¶¶¶´¶´´´´´´¶´´´¶¶¶¶¶¶¶ ´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶´´´´´¶´¶¶´´´´´¶¶ ´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´´¶ ´´´¶¶´´´´´´´´´¶´´´¶´´´´´´´´´´¶ ´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ~*▀
مامان امیرحسین
10 شهریور 93 9:10
سلام گلم.اول از همه قالب جدید مبارک ماشالله هزار ماشالله گل پسری توانایهاش زیاد شده دیگه واسه خودش مردی شده .خاله قربون اون دقتت برم که به زنبورهای یشکل توجه کردی به قول خاله اذن دخول میگیری وارد اتاقت میشی عزیزم 8 ماهگیت وهمچنین مرواریدهای جدیدت مبارک ایشالله سلامت باشی.[پاسخ سلام ممنون که به ما سر میزنید مرسی از این همه لطف
مامان نیما
10 شهریور 93 14:05
ماشالله بزرگ شدی و مردی واسه خودت با کنجکاوی هات دوران خوبی رو میگذرونی همیشه شاد شاد شاد باشی جوجو آخه مرد کوچک با زنبورک چیکار داری زنبوری من حس خوبیه وقتی اولین کلمه پسرتو میشنوی...بامزه ست فک کنم ریحانه جون همون دختر خاله کوچولویی که توخوابگاه دیدیم باشه... ماهگرد هشت ماهگیت مبارک پسر خوبی باش واسه مامانی البته با لوس بازی هاتون که حسابی بامزه میشید با ناز کردناتون
مامان وبابا
پاسخ
سلام بچه ها تو این سن حسابی خوشمزه و دوست داشتنی میشن امیرحسین به شدت با همه چی کار داره یه جورایی واژه فوضول!!!کمه براش البته همه بچه ها همینجورن اونی که پوستش این وسط کنده میشه مامانا هستن مرسی
مامان نیما
10 شهریور 93 14:19
راستی قالب جدید مبارکه.. من عاشق این عکسم
مامان وبابا
پاسخ
پو شخصیت محبوب امیرحسینه عروسک وکارتون و اسباب بازی و......... مرسی
مریم بانو
12 شهریور 93 13:29
ماشاله.حتما براش اسپند دود کن. دختر من همسن امیر حسینه ولی خیلی ازین توانایی ها رو نداره.همه جا هم نگو.مردم چشم میزنن این قند عسل باهوش رو.
مامان وبابا
پاسخ
ممنونم مریم بانو جان من دختر شما رو دیدم خانومیه برای خودش قطعا هر بچه ای توانایی های مخصوص خودشو داره دخترشما هم قطعا تو خیلی مسایل تواناتراز بچه های دیگه است تو هیچ زمینه ای نمیشه بچه ها رو باهم مقایسه کرد ممنونم ازاینکه به پسرم اینقدر لطف داری دخمل گلتو ببوس