امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
روزشمارعشق ماروزشمارعشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

امیرحسینم اجابت یک دعا

ماجراهای من و تولد مامان بزرگم

1393/1/9 19:43
نویسنده : مامان وبابا
300 بازدید
اشتراک گذاری

اول کیک تولد رو ببینید........این شکلی بود

بگووو خوووووووووووب

 

بعد برام یه خال هندی گذاشتن

مامانم هی میگفت قربون پسر سیاه سوخته ام برم من........

 

بعد گفتن بیا لپت رو خوشکل کنیم

هی انگشت بود که تواین کیک فرومیرفت

اونم فقط برای خوشکل کردن من..........

 

بعد دیدن به هیچ طریقی  دلشون خنک نمیشه

منو به این روز دراوردن

 

 

اقا تا اخر مجلس من ترس اینو داشتم که به جای کیک اصلی خورده بشم

اتفاقه دیگه.........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رهرو
10 فروردین 93 12:28
وای خداجون چه بلاها که سرش خالی میکنید